و من عاشق تر ازتوسراغ ندارم...
مشهورخوبان عالمی...
گمنام منم که در میان هیاهوی زمینیان گم شده ام نه تو!
تویی که تنها اسم گمنام را باخود داری
ولی من تمام نشانه های گم شدن را یدک می کشم...
چه سری مگویی بین تو وخدایت بود که هیچ نشانی برای
اهل زمین بجا نگذاشتی...
ای مشهورآسمانیان ...
نگاه مهربانت را روانه ی روح خسته ام کن که سخت محتاجم...
تاحالا شده دلت از خدا بگیره ؟ خیلی دلم ازش گرفته.اگه یه مطلب خوب واسه حالو هوای من داری ممنون میشم
سلام
جایی یه حدیث خوندم که خدا هرکسی رو دوست داره تودلش یه حزنی قرار میده...
اول باید اینو قبول داشته باشیم که خدا بیشتر از ما می فهمه!..
خدا توی همین دل شکسته ی توست...
مواظب باشیم قهرمون باخدا زیاد طول نکشه..!
امیدوارم دلگرفتگی ها رفع شه..
تاحالا شده دلت از خدا بگیره ؟ خیلی دلم ازش گرفته.اگه یه مطلب خوب واسه حالو هوای من داری ممنون میشم
سلام ممنون از حضورتون
«نوریزاد» را بهتر بشناسیم!
«حمید داوودآبادی» که آشنایی نزدیکی با نوریزاد دارد، در وصف این عنصر فرصتطلب مینویسد: «یکی از افراد بهظاهر عجیب، «محمد نوریزاد» است که چند صباحی از برنامههای دفاع مقدس تناول فرمود و امروز افتاده است به دریوزگی به پیشگاه غرب و فتنهگران و سینهچاک آنان شده. همین نوریزاد که زمانی آنقدر تندرو بود که وقتی دیگران به او توصیه میکردند عاقلانهتر بنویسد و کار کند، آنان را تا حد تکفیر میکوبید! همین نوریزاد که با نام مستعار زنانه، در یکی از روزنامههای جناح راست مطالب تند میزد و همه اصلاحطلبان را به باد میگرفت و جالباینکه بهقول خودش کلی خواستگار هم پیدا کرده بود!»
اواسط دهه ۷۰ برنامهای از تلویزیون پخش میشد به نام «حماسه خمینی»؛ کارگردان و همهکاره آن برنامه که مستند و گفتوگو با افراد مختلف بود، «محمد نوریزاد» بود. تیتراژ آغازین آن برنامه، فیلمی بود بهظاهر مستند که مجروحی افتاده بر برانکارد را نشان میداد که فریاد میزد: «امام رو دعا کنید.» هرچه بیشتر به تصاویر این برنامه نگاه میکردم، بیشتر شک میکردم. وقتی از یکی از دستاندرکاران برنامه آقای نوریزاد این ماجرا را سؤال کردم که این تصویرها از کجاست، پس از کلی قسم و آیه که صدایش را در نیاورم، گفت: راستش این تصویرها اصلاً مستند و مربوط به جنگ یا تفحص نیستند. بلکه در بیابانهای اطراف تهران گرفته شده. آن رزمنده هم که مثلاً مجروح شده، یکی از بچههای خودمان است. گفتنی است نوریزاد از قبل بودجههای کلان اهدایی وزارت ارشاد دولت خاتمی، شروع به برجسازی نموده و ثروت شایانی نیز به هم زده است. استفاده ابزاری از خون شهدا و ارزشهای انقلاب شگردی بوده که وی با تمسک به آنها وزرات ارشاد را مجبور کرد تا مبالغ کلان را در اختیار او قرار دهند.
سلام
درد دل با کاغذ لینک شد
دعا بفرمایید
یا علی
اللهم ارزقنا .....
گفت: که چیه؟ هی جانباز جانباز شهید شهید! میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که!
گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!
گفت:کی؟!!
گفتم:همون که تو نداریش!
گفت:من ندارم؟! چی رو؟!
گفتم: غیرت!!!
ممنون از متن زیبا
خداقوت
سلام.............
متن هایی که نوشتی رو خیلی دوست دارم....